سلام ممنون از راهنماییتون انشالله که خدا منو ببخشه...
ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 21 ساله )
سلام ممنون از راهنماییتون انشالله که خدا منو ببخشه وسوالهایی که شما از من پرسیدین راجع به مشاوره با کد پیگیری1154720942به سوالات زیر در صورت تمایل جواب دهید و ارسال کنیدتا مشاوره دهبم. 1-حتی من تو این دوسال ازش تمکینم میکردم یعنی چی؟ 2-هیچگونه ارتباطی با هم نداریم حتی ماهی یه بارزنگ نمیزنه .چرا؟ 3- فکر کنم شوهرم ناراضی باشه.ازچی ناراحت باشه؟ سوال اولی راجع به نفقه است اکثرعلمای وبزرگاندین ما راجع به نفقه زن در دوران عقد میفرمایند به شرط تمکین حتی اگر عمل دخول انجام نشه من تو این دوسال از همسرم تمکین کردم ولی همسرم هیچگونه نفقه ای به من ندادن هرسری هم گوشزد میکردم میگفت خونه ی باباتی تازه اوایل پول تو جیبی من به اقامیدادم سوال دومی که با هم هیچگونه ارتباطی نداریم شوهر من متاسفانه ادم شکاک وپرخاشگریه بااینکه حجاب من همه جوره تکمیله نه با ارایش میرم بیرون ونه با مانتو چون چادریم ولی اگه تو خیابون کسی بهم نگاه کنه یا من تابلویی رو بخونم سریع شوهرم دعوا میکنه که تو بهش نگاه کردی که اون نگاه کرده والااین اخلاقشو برای هرکس میگم میگه شکاکه وزندگی با ادم شکاک بدرد نمیخوره با همه ی وجود تحمل میکنم این اخلاقشو حتی بخاطر این شکاکیتش نذاشت دیگه برم دانشگاه تا دعوا میشه فوش به خودمو جدیدا هم که به خانوادم بازم اینا رو تحمل میکنم ولی شوهرم وابستگی همه جوره به خانوادش داره هم از لحاظ فکری هم از لحاظ مالی شوهرم به استقلال فکری نرسیده ومن اینو تو این دوسال کاملا فهمیدم به طوری که الان خانوادش گفتن باید زنتو طلاق بدی حاضر شده طلاق بده از اونجایی هم که من مهریه ام یه کلام الله مجیده خیلی راحتر میتونه طلاق بده ولی من شب وروز دعا میکنم که خود خدا شوهرمو سرعقل بیاره انشالله که بی نتیجه نمیمونه. فکرکنم شوهرم از اینکه من با اون دوستم حرف بزنم ناراضی باشه که اونم وقتی گفتین جایزنیست دیگه تمومه التماس دعا
مشاور (حجة الاسلام منتظمی)
کاریر محترم : ضمن تبریک ماه مبارک رمضان: از حسن اعتمادتان به مشاوره راسخون، تشكر ميكنيم. 1-در فرض ياد شده، اگر زن تمكين داشته باشد، نفقه او بر شوهر واجب است. اگر در شهري كه زندگي ميكنند، متعارف است كه نفقه دختر را خانوادهاش ميدهد، بر عهده شوهر چيزي نيست. در غير اين صورت، پرداخت نفقه، وظيفه شوهر است. اگر با مطالبه زن، مرد نفقه را در اين مدت نپردازد (طبق فتواي كساني كه ميگويند نفقه او بر عهده شوهر است)، زن ميتواند در آينده، قيمت نفقه پرداخت نشده در اين دوران را، از شوهر مطالبه كند. 2-خواهر محترم مهریه را حداقل 14 سکه قرار می دادید.جای تعجب از خودتان و خانواده محترمتان که چقدر به شوهرتان اعتماد داشته اید.که خود را کاملا هدیه کرده اید.خواهشا صبر و تحملتان دا زیادتر کنید و به شوهرتان نقطه ضعف نشان ندهید. 3-نکته کلی را یادآوری میکنیم . در حدیث آمده است: سه گروه از زنانند که خداوند عذاب قبر را از آنان برطرف کرده و با فاطمهزهرا(سلام الله علیها) در قیامت محشور خواهند شد؛ یکی از آن سه گروه زنانی هستند کهبر بداخلاقی همسرشان صبر میکنند.(وسائل الشیعه ج 21، ص 285) رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: هیچ مؤمنی نیست مگر آن که همنشینی دارد که اورا آزار میدهد. با توجه به این احادیث و اجر و پاداشی که برای صابران بهویژه صبر بر اذیت همسر وجود دارد شما با صبر و تحمل و به کار گرفتنروشهای مناسب سعی در اصلاح وضعیت موجود داشته باشید. توصیههای دیگر: 1. سعی کنید همواره در برابر شوهرتان نکات مثبت وی را یادآور شوید.این کار موجب خواهد شد نقاط مثبت در ایشان تقویت گردد. 2. کارهای بد او را به خوبی پاسخ دهید؛ مثلاً اگر انسان حرف زشت زدشما ذکر خدا بگویید و عکس العمل نشان ندهید. 4. از زندگی خود برای اطرافیان چیزی نگویید و سخن دل خود را تنهابرای خدا بگویید و با گفتگوی با او دل خود را آرام سازید. 5. محیط زندگی را به گونهای در آورید که رغبت همسرتان برای گفتگو با شما بیشتر شود و حتی الامکان از تشنجات و بگومگوها دوری کنید هرچند حق به جانب شما باشد. 6. حداقل در پایان هر هفته جلسه ای با شوهرتان بگذارید و کارهای هفته را مرور نمایید و اگر از دست وی ناراحت بودید با محبت و بیان خوش به او بگویید . در پایان متذکر می شوم که اگر برای ازدواج تحقیق لازم را نموده اید و به این نتیجه رسیده اید که همسرتان بهترین فرد برای زندگی با شماست، دیگر فکر منفی به ذهن خود راه ندهید و با توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار(علیهم السلام) و محبت و خوشرفتاری با همسرتان، ان شاءالله زندگی مشترک موفقی خواهید داشت. بد دلي و شك علّت هاي متفاوتي دارد, كه به دو منشأ مهم آن اشاره مي شود. بد دلي و شك به شكل بيماري مزمن در مي آيد, بدون آن كه از واقعيت خارجي ناشي شود و در درون بعضي افراد رخنه مي كند و آن ها را بيمار مي سازد. اين بدترين نوع بدگماني و بد دلي است , زيرا بدون آن كه علت خارجي و منشأ بيروني داشته باشد, فقط يك مرض دروني خواهد شد و فرد آزار خواهد ديد و اطرافيانش را آزار خواهد داد. خيالات و توهّمات و به هم ربط دادن موضوعات نامربوط, از عوامل ايجاد يا تشديد كننده چنين بددلي است . بد دلي در نوع دوم , منشأ خارجي دارد و به عملكرد فرد مقابل ارتباط مستقيم دارد و بيش تر در بين زن و شوهر ايجاد مي شود. رفتار و حركات مشكوك كه قابل توجيه نباشد و دور از صداقت و پنهان كاري در عمل و يا گفتار و رو شدن موضوعي خلاف كه حساسيت برانگيز باشد و رفتار تصنّعي و خالي از صداقت و يا قربان صدقه رفتن مصنوعي ، از عوامل مهم و تشديد كننده شك و بدگماني به شمار مي آيد. زن براي آن كه رفتارش موجب بدگماني و بددلي نزد شوهرش نشود, مي بايست در عمل صادقانه برخورد كند واز موارد و مسائلي كه شوهر به آن حساسيت دارد, فاصله بگيرد, مگر آن كه شوهر درخواست هاي غير منطقي داشته باشد. چه چیز باعث شکاک شدن یک فرد میشود؟ چطور میتوان با همسر شکاک زندگی کرد؟ آیا شکاک بودن قابل درمان است؟ شکاک بودن میتواند دلایل زیادی داشته باشد مثل حس عدم امنیت، مالکیت، سوءتفاهم، نداشتن اعتماد و حسادت. وقتی کسی همیشه دنبالتان باشد، زندگی به یک کابوس تبدیل میشود. تصور کنید که چقدر میتواند ناراحتکننده باشد وقتی همسرتان همه تماسهای تلفنی، پیامها و ایمیلهای شما را برای اثبات بیوفایی و خیانت شما چک کند، مخصوصاً وقتی هیچ کار خطایی نکرده باشید. دفاع کردن از خود در چنین موقعیتهایی هم بیفایده است. باید ابتدا به همسرتان کمک کنید دلیل شک خود را پیدا کند و به او کمک کنید با آن کنار بیاید. خیانت در ازدواج این روزها شایع شده است. اما این به آن معنی نیست که همه زن و شوهرها به همسرشان خیانت میکنند. این مسئله بسیار حساس است و باید با توجه و دقت با آن برخورد شود. فقط به این دلیل که شوهرتان دیر به خانه برمیگردد یا زمان زیادی را خارج از منزل سپری میکند، دلیل بر این نیست که مشغول خیانت است! پس بدون سند و مدرک درست، نتیجهگیری نکنید. بنشینید و روی یک تکه کاغذ بنویسید که چرا فکر میکنید همسرتان خیانت میکند. خودتان را بعنوان یک قاضی عادل در نظر بگیرید و به مواردی که نوشته شده نگاه کنید. اگر متقاعدتان نکرد که همسرتان گناهکار است، پس احتمال دارد که خطایی مرتکب نشده باشد. اما اگر هنوز قانع نشدید، باید برای جمع کردن مدارک بیشتر وارد عمل شود. مثلاً وجود یک تار مو روی پیرهن شوهرتان به این معنی نیست که با زن دیگری همخوابگی میکند. ممکن است وقتی یکی از اقوام او را بغل کرده بود، تار مو روی لباسش افتاده باشد. این اتفاق ممکن است دلایل زیادی داشته باشد و قضاوت درمورد کسی بدون تحلیل موقعیت کار اشتباهی است. برای آرام کردن فکرتان میتوانید مستقیماً از همسرتان سوال کنید. اگر دلیل و توضیحی که به شما ارائه کرد، قانعکننده بود، مسئله را همان جا تمام کنید. اما اگر هنوز شک داشتید، خودتان موضوع را بررسی کنید تا واقعیت را کشف کنید. بعد از اینکه مدارک محکم در دست داشتید، با همسرتان برخورد کنید. کار اشتباهی است که درمورد شکتان به همسرتان با همه حرف بزنید. موضوع را پیش خودتان نگه دارید. مشکلات بین زوجها باید بین خودشان بماند و نفر سومی نباید وارد موضوع شود. اگر لازم میبینید که با کسی مشورت کنید، فرد مناسب را پیدا کنید که بتواند توصیههای مفید و عاقلانه به شما بدهد. اگر دلیل و مدرکتان برای هیچکس به غیر از خودتان قانعکننده نبود، احتمال دارد که از یک بیماری روانی شک و سءظن رنج میبرید و نیاز به کمک متخصص دارید. چه بلایی سر همسر شکاک میآید؟ شک و سوءظن چه تاثیراتی میتواند بگذارد که فرای کنترل ماست؟ اگر سوءظن به یک اتفاق هر روزه تبدیل شود، میتواند مشکلساز شود. فرد شکاک معمولاً احساس ناامنی میکند و بدترین چیزها را درمورد همسرش تجسم میکند. حتی یک اتفاق ساده مثل برنداشتن تلفن توسط همسرش میتواند زندگی فرد شکاک و همچنین همسر و بقیه اطرافیانش را جهنم کند. افراد شکاک آرامش روحی و روانی را از خود و دیگران سلب میکنند. گاهی اوقات سوءظن به خیانت درست به اندازه همان خیانت میتواند به رابطه آسیب بزند. اگر شکها نادرست باشند، همسر فرد شکاک حالت دفاعی گرفته و او را سرزنش خواهد کرد. گاهیاوقات حتی ممکن است وسوسه شود که واقعاً خیانت کند. افراد شکاک افرادی شدیداً متزلزل هستند که احساس ناامنی میکنند و حتی ممکن است تا جای پیش بروند که دست به کشتن همسرشان بزنند. حتی ممکن است بخاطر حس عدم امنیت و اطمینانشان خودکشی کنند. به همین دلیل اگر فکر میکنید که همسرتان بی هیچ دلیلی به شما شک دارد، به او کمک کنید شکهایش را برطرف کند. اگر باز درست نشد، قبل از اینکه دیر شود از متخصص کمک بگیرید. بهترین طرزبرخوردباآدمهای شکاکبر چسب های مرتبط : باید بدانید چون شک و سوءظن یک زمینه وسواس فکری دارد، گاهی تا جایی پیش میرود که فرد شکاک حس میکند همه آدمها در کمین آن هستند که به او خیانت کنند و به او آسیب برسانند. مبتلایان به وسواس فکری از نزدیکان خود میخواهند که برای اعتمادسازی آنها باید شفاف و روشن عمل کنند. البته در کوتاه مدت امکان دارد با شفافسازی همه ابعاد یک مساله بتوانید فرد شکاک را متقاعد کرده و آرامش را به زندگی و رابطهتان برگردانید اما باز هم آن فرد شکاک با وجود اینکه همه اجزای کارهایتان را زیر نظر دارد و میداند باز هم میپرسد پس چهطور چنین و چنان بود؟! … این پرسشهای او در طولانیمدت برای شما فرسایشی است و از نظر روحی روانی شما را میآزارد چون او با اینکه بسیار شفاف عمل میکنید باز هم ایراد میگیرد و بهانهای دارد. شما مدام برای انجام هر کاری و قبل از گفتن هر کلامی انرژی صرف میکنید تا مبادا ایجاد سوءظن کنید اما میبینید که باز هم مورد سوال او و سوءظناش واقع میشوید و این مساله باعث میشود در طولانیمدت به عنوان یکی از نزدیکان این فرد شکاک که در ارتباط مداوم با او هستید به شدت آسیبهای روحی روانی ببینید. با اینکه از این همه تلاش برای اثبات خودتان و روشن کردن ذهن او خسته میشوید ولی حاصل این همه خستگی چیزی جز اتهامات رنگ و وارنگ و فرسایش اعصاب نیست. در نتیجه اگر شما میخواهید برای طولانیمدت در کنار چنین فرد شکاکی زندگی کنید نباید نگرانیهای او را آنطور که تمایل دارد پاسخ دهید چون شاید که در کوتاهمدت بتوانید شک او را رفع کنید اما همین رفتار مطابق میل او نیز ایجاد کننده و زمینهساز شکهای دیگر برایش خواهد شد. راهحل این است که به او بگویید: «من هیچ تلاش خاصی نمیکنم که به تو ثابت کنم موردی وجود دارد یا نه، هر جور دلات خواست برداشت کن. تو باید این مشکل خودت را حل کنی» در حقیقت با تکنیک غرقسازی در همه چیزهایی که او را نگران میکند، وادارش میکنیم راجع به شکهای خود خنثی شود و یا به درمانگر و متخصص مراجعه کند و از او کمک بگیرد. اگر تلاش کنید مدام بنا به دلخواه او عمل کنید، فقط در کوتاهمدت جواب میگیرید و پس از مدت زمانی نه تنها خودتان را نابود میکنید بلکه زمینههای شک جدید را در او ایجاد میکنید زیرا فرد شکاک مدام مورد هجوم افکار منفی است و از هر رفتاری استفاده میکند. سعی کنید با رفتارتان کاری کنید که به شدت احساس نیاز به یک درمانگر را پیدا کند و این وسواس فکری را درمان کند. اغلب در میان زوجین بحث شک همواره حول و حوش خیانت دور میزند. یک بیمار مبتلا به سوءظن ممکن است به همسرش بگوید: «چرا رفتی کنار برادرت؟ دست عمویت را طور خاصی فشردی و…» شاید حتی از اینکه شما در محیط کارتان، مثلا بانک در کنار چند همکار آقا مینشینید و یا مشتریها از شما تشکر میکنند آشفته شود. موفق باشید
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}